چگونه سیستمهای مدیریت ویدئو (VMS) برای دهه آینده در حال تکامل هستند؟
در صنعتی که سرعت، دقت و تصمیمگیریهای لحظهای آن را هدایت میکند، هوش مصنوعی (AI) قرار است نقشی محوری و فزاینده در آینده نظارت تصویری ایفا کند. اما سوال اصلی اینجاست: آیا سیستمهای مدیریت ویدئو (VMS) مبتنی بر هوش مصنوعی به پلتفرمهای کاملاً خودمختار تبدیل خواهند شد، یا به عنوان ابزارهای قدرتمندی که تصمیمگیری انسانی را تقویت میکنند، باقی خواهند ماند؟
فلوریان ماتوسِک، مدیر استراتژی هوش مصنوعی در Genetec Vienna، و راهول یاداو، مدیر ارشد فناوری در Milestone Systems، دو صدای پیشرو در این صنعت، آیندهای را پیشبینی میکنند که بیشتر با همکاری انسان و هوش مصنوعی شکل میگیرد تا اتوماسیون صرف.
اتوماسیون یا تقویت؟ آیندهای مبتنی بر همکاری
در دهه آینده، اپراتورهای امنیتی و یکپارچهسازان سیستمها شاهد موجی از آزمایشها برای ادغام هوش مصنوعی در پلتفرمهای VMS خواهند بود. این آزمایشها شامل بررسی همه چیز از تشخیص خودکار تهدید تا تصمیمگیری بدون دخالت انسان خواهد بود. اما به گفته ماتوسِک، این به معنای آن نیست که اتوماسیون کامل باید هدف نهایی باشد.
ماتوسِک میگوید: «در سالهای آینده، شاهد آزمایشهای مختلفی خواهیم بود که به بررسی چگونگی ادغام قابلیتهای هوش مصنوعی در سیستمهای VMS میپردازند. با این حال، ما اعتقاد نداریم که سیستمهای کاملاً خودکار باید هدف باشند.»
در عوض، قدرت هوش مصنوعی در توانایی آن برای کاهش خستگی اپراتور و برجسته کردن رویدادهای حیاتی است که نیاز به نظارت انسانی دارند. «هوش مصنوعی پتانسیل زیادی برای بهبود عملیات امنیتی دارد و بار روی دوش اپراتورها را کاهش میدهد تا بتوانند بر مهمترین مسائل تمرکز کنند.» با این حال، ماتوسِک تأکید میکند: «در آینده قابل پیشبینی، هوش مصنوعی جایگزین قضاوت و خلاقیت انسانی نخواهد شد.»
این دیدگاه توسط راهول یاداو از Milestone Systems نیز تکرار میشود که آیندهای هیبریدی را متصور است. او میگوید: «آینده فناوریهای نرمافزاری مدیریت ویدئوی مبتنی بر هوش مصنوعی، در یک شراکت تکامل یافته بین فناوری و اپراتورهای انسانی نهفته است. ما به سمت پلتفرمهای هوشمندی حرکت میکنیم که گردش کارهای پیچیده را خودکار میکنند، اما عنصر انسانی برای موقعیتهایی که نیاز به قضاوت و تصمیمگیریهای ظریف دارند، همچنان جایگزینناپذیر است.»
بازتعریف گردش کارهای امنیتی: از فرمان و کنترل تا چابکی و بینش
برای مراکز امنیتی در سراسر جهان، وعده هوش مصنوعی در تبدیل مدل سنتی “فرمان و کنترل” به چیزی چابکتر و بصریتر نهفته است. یاداو توضیح میدهد: «مراکز امنیتی به محیطهایی تبدیل خواهند شد که هوش مصنوعی آنها را تقویت میکند و تخصص انسانی بر نظارت سطح بالا تمرکز خواهد داشت. کارهای روتین تا حد زیادی خودکار خواهند شد و عملیات کارآمدتری را بدون قربانی کردن اثربخشی امنیتی ایجاد میکنند.»
هر دو کارشناس تأکید میکنند که پلتفرمهای VMS مبتنی بر هوش مصنوعی نباید به عنوان جایگزین، بلکه به عنوان ابزارهای تقویتی ساخته شوند که قابلیتهای انسانی را افزایش میدهند. هدف این است که به اپراتورها کمک شود تا به “کاربران فوقالعاده” تبدیل شوند، نه بینندگان منفعل چندین صفحه نمایش.
ماتوسِک میگوید: «سیستمهای هوش مصنوعی باید برای ارائه بینشهای ارزشمند طراحی شوند تا اپراتورها را قادر سازند در زمان مناسب تصمیمات آگاهانه بگیرند. هوش مصنوعی باید قابلیتهای کاربران را افزایش داده و کاربران عادی را به کاربران فوقالعاده تبدیل کند.»
درک بافتی: عامل تغییر بازی
یکی از بزرگترین تغییرات در VMS مبتنی بر هوش مصنوعی، توانایی آن در درک بافت (Contextual Understanding) است. نرمافزارهای سنتی نیاز به برنامهنویسی صریح و قوانین سختگیرانه دارند. در مقابل، مدلهای نوظهور هوش مصنوعی میتوانند سناریوها را بر اساس الگوهای ظریف تفسیر کنند، مشابه استدلال انسانی.
یاداو میگوید: «برخلاف نرمافزارهای معمولی که نیاز به برنامهنویسی صریح دارند، این سیستمها بافت را درک میکنند و تصمیمات ظریفی میگیرند و مانند اپراتورهای انسانی با سناریوهای جدید سازگار میشوند.»
این تکامل به ویژه در محیطهای پرخطر مانند فرودگاهها، مدارس و مراکز حملونقل عمومی، که آگاهی موقعیتی باید در زمان واقعی تکامل یابد، بسیار حیاتی است. هوش مصنوعی میتواند صدها جریان داده را به طور همزمان نظارت کند – کاری که حتی باتجربهترین اپراتورهای انسانی در انجام آن مشکل دارند – و سپس فقط مرتبطترین هشدارها را برای بررسی انسانی ارسال کند. به عنوان مثال، یک موتور هوش مصنوعی میتواند تفاوت بین یک فردی که مشکوکانه در نزدیکی یک منطقه محدود پرسه میزند و یک نظافتچی که در حال انجام کار روزمره خود است را تشخیص دهد. این فیلتر بافتی از هشدارهای کاذب جلوگیری میکند و به تیمهای امنیتی کمک میکند تا پاسخهای خود را اولویتبندی کنند.
از نظارت تا استراتژی: ابزارهای تصمیمگیری پیشرفته
پتانسیل هوش مصنوعی بسیار فراتر از تشخیص اشیاء و پلاک خودرو است. پلتفرمهای VMS آیندهنگر در حال تبدیل شدن به ابزارهای تصمیمگیری استراتژیک هستند که به پیشبینی ریسکها، تخصیص منابع و حتی مدیریت مؤثرتر تأسیسات کمک میکنند.
یاداو میگوید: «با عوامل هوش مصنوعی، امنیت فقط فناوری خود را ارتقا نمیدهد، ما اساساً نحوه رویکردمان به عملیات امنیتی را تغییر میدهیم.» با پیوند دادن تحلیلهای هوش مصنوعی با اکوسیستمهای امنیتی گستردهتر مانند کنترل دسترسی، دفاع محیطی و واکنش اضطراری، سازمانها میتوانند سریعتر، هوشمندانهتر و منسجمتر پاسخ دهند. همگرایی دادهها از چندین منبع نیز از تحلیلهای پزشکی قانونی، ممیزیهای انطباق و هوش تجاری پشتیبانی میکند.
ماتوسِک معتقد است که این تحول در مورد توانمندسازی اپراتور است. او تأکید میکند: «هوش مصنوعی باید قابلیتهای کاربران را افزایش دهد. تبدیل کاربران عادی به کاربران فوقالعاده، به کارکنان خط مقدم این امکان را میدهد که با منابع کمتر، کارهای بیشتری انجام دهند و الگوهایی را که قبلاً تا پس از وقوع حادثه مورد توجه قرار نمیگرفتند، شناسایی کنند.»
تعادل بین وعده و احتیاط: نقش حیاتی انسان
با وجود هیجان، هر دو کارشناس در مورد وعدههای بیش از حد محتاط هستند. هوش مصنوعی همچنان برای عملکرد بهینه، نیاز به دادههای خوب برچسبگذاری شده، زیرساختهای قوی و نظارت مداوم دارد. مهمتر از همه، شهود انسانی، استدلال اخلاقی و همدلی همچنان اجزای جایگزینناپذیر امنیت باقی میمانند.
ماتوسِک میگوید: «هوش مصنوعی جایگزین قضاوت و خلاقیت انسانی نخواهد شد. در عوض، سیستمهای هوش مصنوعی باید برای ارائه بینشهای ارزشمند طراحی شوند.» یاداو اضافه میکند که در حالی که هوش مصنوعی بیشتر کارهای سنگین را انجام خواهد داد، آینده متعلق به کسانی است که میدانند چگونه اتوماسیون را با بینش انسانی متعادل کنند. این تعادل همچنین میتواند به رفع نگرانیهای عمومی در مورد نظارت بیش از حد و سوگیری هوش مصنوعی کمک کند. با نگه داشتن انسانها در حلقه تصمیمگیری، اپراتورها میتوانند تصمیمات هوش مصنوعی را تأیید، عملکرد سیستم را ممیزی و خطاها را اصلاح کنند.
پیامدها برای یکپارچهسازان: فراتر از نصب و راهاندازی
برای یکپارچهسازان سیستمها و مشاوران، این بینشها یک تغییر عمده در دامنه پروژه و انتظارات مشتری را نشان میدهد. دیگر محدود به نصب دوربین و پیکربندی شبکه نیستند؛ از یکپارچهسازان اکنون انتظار میرود اکوسیستمهای هوشمندی را ارائه دهند که قادر به تکامل در طول زمان باشند. این امر نیازمند درک عمیقتری از فناوریهای هوش مصنوعی، قوانین حفظ حریم خصوصی دادهها و عوامل انسانی است.
همانطور که ماتوسِک و یاداو پیشنهاد میکنند، تجربه اپراتور از اهمیت بالایی برخوردار است: اگر کاربر نهایی احساس کند که فناوری به او قدرت نمیدهد، هوش مصنوعی به وعده خود عمل نخواهد کرد. یکپارچهسازان باید اطمینان حاصل کنند که سیستمهایی که مستقر میکنند میتوانند در کنار مدلهای هوش مصنوعی که به آنها متکی هستند، تکامل یابند. این شامل آیندهنگری زیرساخت، آموزش پرسنل و انتخاب فروشندگانی با دیدگاهی بلندمدت برای توسعه هوش مصنوعی انسانمحور است.
مسیر پیش رو: همکاری برای امنیتی هوشمندتر و انسانیتر
افزایش VMS مبتنی بر هوش مصنوعی به معنای جایگزینی انسانها نیست، بلکه به معنای بازتصور آنچه آنها میتوانند به دست آورند، است. آنچه پدیدار میشود، چشمانداز روشنتری از آینده است، جایی که هوش مصنوعی و تخصص انسانی در رقابت نیستند، بلکه در همکاری با یکدیگرند. در این مدل جدید، هوش مصنوعی پیچیدگیها را مدیریت میکند؛ انسانها قضاوت میکنند. با هم، آنها رویکردی هوشمندتر و پاسخگوتر به امنیت ایجاد میکنند که نه تنها کارآمدتر، بلکه انسانیتر نیز هست.
در حال حاضر، هدف خودمختاری کامل نیست. هدف، کمک هوشمندانه است – هوش مصنوعی که آنچه را انسانها ممکن است از دست بدهند، میبیند و انسانهایی که میتوانند با وضوح، ظرافت و همدلی عمل کنند. فصل بعدی نظارت تصویری در مورد جایگزینی اپراتور نیست، بلکه در مورد توانمندسازی آنها است.